مفهوم استخدام
استخدام، مجموعه اقدامات و اتفاقات منتهی به انتخاب شدن شما بهتنهایی و یا از میان عدهای از داوطلبان یک شغل است. نکته مهم اینجاست که این انتخاب توسط یک یا چند انسان در فرآیندی منطقی و همزمان احساسی صورت میگیرد. شما باید هم بخش خودآگاه و منطقیِ ذهنِ فردِ استخدامکننده را با داشتن شرایطی که او به دنبال آنهاست اقناع کنید و هم حس مثبتی از شوق و امید در وی ایجاد کنید بهنحویکه بتواند به شما اطمینان کرده و مسئولیت شغل موردنظر را به شما بسپارد. بسیاری از داوطلبانی که به دنبال اولین شغل خود هستند معمولاً از بخش دوم، یعنی فرآیند احساسی غافلاند.
آنها صرفاً به آمادگیهای فنی، آموزشی و سوابق خود اتکا میکنند و گاهی با باوری ضعیف، شانس خود را برای تحت تأثیر قرار دادن احساس شخص تصمیمگیرنده از دست میدهند. با این ذهنیت که: به خاطر نداشتن سابقه، شانس چندانی برای پذیرفته شدن ندارم؛ بدون روحیه و از موضع ضعف عمل میکنند و بهاحتمال بسیار زیاد پس از چند بار رد شدن، بهزودی دلسرد شده و اولین کار ممکن را آغاز میکنند، یعنی کاری که غالباً با علاقه و تخصص آنها نیز همخوانی ندارد. البته بر این باورم که نه تنها هیچ اشکالی ندارد که تا استخدام شدن در شغل مناسب موردنظر خود به هر روش آبرومندانهای کسب درآمد کنید، بلکه این کار را در بالا رفتن روحیه و حال خوب شما مؤثر هم میدانم؛ فقط نکته این است که هدف اصلی خود را فراموش نکنید و از شدت پیگیری و نظم لازم برای کسب شغل و حرفه ایدهآل خود نکاهید.
آمادگی برای استخدام
باور اغلب افراد و احتمالاً خود شما این است که برای به دست آوردن شغلی خاص باید یک یا چند مهارت علمی یا تجربی مرتبط به آن شغل داشته باشید. تبحر در این دسته مهارتها را آمادگی فنی مینامیم.مهارتهای فنی را میتوان به دو بخش مهارت فنی عمومی و مهارت فنی اختصاصی تقسیم کرد؛ اما در کنار آنها دسته دیگری از مهارتها وجود دارد که با مهارتهای فنی متفاوتاند مثل مهارتِ تسلط بر افکار یا مهارت ارتباط مؤثر با سایر افراد و به این دسته دوم از مهارتها، آمادگی فردی میگوییم.تعدد مهارتهای فنی به حدی است که شاید نتوان همه آنها را در یک جا جمعآوری کرد. فرض ما بر این است که شما در دانشگاه یا آموزشگاههای تخصصی و یا بهصورت تجربی مهارتهای فنی لازم برای شغل دلخواه خود را کسب نمودهاید.
مهمترین مهارت فردی
بالاترین توانایی انسان، قدرت تسلط بر افکار خود است. تسلط ما بر افکارمان از طریق باورهای ما رخ میدهد بهنحویکه: کیفیت زندگی ما بهعنوان انسانی بزرگسال و صاحب اراده مستقیماً ناشی از انتخابها و خودِ انتخابهایمان نیز ناشی از باورهای ما است. باورهایتان باعث خلق تصمیمهای شما میشود و همین باورهاست که تمام اقدامات شما در زندگی از آن نشأت گرفته است. بر اساس باورتان است که انتخاب میکنید چه چیزی غلط و چه چیزی درست است.
باور شماست که وادارتان میکند دست به کاری بزنید یا از انجام آن بپرهیزید؛ بنابراین بسیار مهم است که ببینید در حال حاضر باور شما در مورد قدم اولِ موفقیت حرفهای، یعنی استخدام در شغل موردنظرتان چیست. همینطور لازم است بررسی کنید چطور باورهایتان تاکنون عملکرد شما را شکل داده و چطور انعکاس این عملکرد تبدیل به سابقه تحصیلی و کاری شما شده است. توصیه میکنم چند دقیقه مطالعه را متوقف کنید، فکر کنید و باورهای خود را در این زمینه بنویسید.
باورهای قدرت بخش (یا محدودکننده) من راجع به شغل و استخدام:
۱- با استمرار و پیگیری شغل متناسب با نیاز مالی خود را پیدا میکنم. {قدرت بخش}
۲- حتماً برای توفیق در استخدام باید از طرف کسی سفارش شوم. {محدودکننده}
۳- در مسیر یافتن شغل، اغلب افراد قصد کمک ندارند. {محدودکننده}
۴- آمادگی کسب هر مهارت تازهای را برای موفقیت شغلی دارم. {قدرت بخش}
۵- شغلی هست که با بیتجربگی و نداشتن مدرک دانشگاهی مرا بپذیرند. {قدرت بخش}
باورهای قدرت بخش (یا محدودکننده) شما راجع به شغل و استخدام:
۱-
۲-
۳-
۴-
۵-
مطلب فوق برگرفته از کتاب نابغه بیکار است که توسط نشر هورمزد به چاپ رسیده