باورهای غلط درباره استخدام
فارغالتحصیل از دانشگاههای معتبر!
دانشگاه فارغالتحصیلی چقدر در استخدام تاثیر دارد؟
حتماً تاکنون در آگهیهای استخدام با عبارت فوق برخورد کردهاید. اگر شما هم مثل من از یک دانشگاه غیر معتبر(!) مدرک گرفتهاید، به احتمال زیاد ممکن است با دیدن آگهی فوق دچار دلزدگی شوید و از خود بپرسید آیا چنین طبقه بندی قبل از اینکه شما را دیده باشند و با توان و استعداد شما آشنا باشند، بیانصافی نیست؟ شاید خود را قربانی شرایط یا مشکلاتی حس کنید که باعث شد شما به آن دانشگاههای بهاصطلاح معتبر راه پیدا نکنید، شاید هم از آن آگهی صرفنظر کنید و سراغ فرصتی بروید که چنین محدودیتی را از ابتدا قائل نشده است. چند سطر بالاتر راجع به باورها گفتیم. بیایید با هم صریح باشیم؛ از این به بعد هرگاه احساس قربانی بودن داشتید بدانید که پیشاپیش هر رقابت، مقابله و یا نبردی را به رقیب واگذار کردهاید. اگر خواهان پیروزی هستید از این لحظه هرگز به خودتان این حق را ندهید که خویش را قربانی چنین تلقیِ نادرستی کنید زیرا با پذیرش چنین فرضی راه را بر تمامی امکانات پیشِ روی خود بسته و به جای تمرکز بر راهحلها تنها بر مشکل متمرکز میشوید. لذا هر روز ذهن قدرتمند شما به جای یافتن فرصتهای جدید، اقدام به خلق توجیه تازهای برای ناکامی هایتان میکند. به همین خاطر از امروز و این لحظه به خود تعهد دهید که هرگز خود را قربانی تصور نکنید!
دو ابزار همراه شما
در پروسه استخدام همواره دو ابزار را با خود به همراه دارید؛ اولین ابزار، سابقه و هر چیزی است که به گذشته شما مربوط میشود، مثل دانشگاهِ محل تحصیل و معدلِ درسیتان. ابزار دوم شخصیت، روحیه، خودِ واقعی و ظاهر شماست.
با اولی، خودآگاه و منطقِ آدمها را تحت تأثیر قرار میدهید و دومی ناخودآگاه و احساسات آنها را متأثر میکند. شاید باور نکنید ولی در فضای کسبوکار بیش از نود درصد تصمیمات افراد و حتی مدیران بر اساس غریزه حرفهای اتخاذ میشود. قصد ندارم بگویم اینکه در کنکور چقدر موفق بودهاید یا تلاشهایتان در زمان دانشگاه و نمرات درسیتان بیاهمیت است بلکه میخواهم شما را با آنچه در ذهن استخدامکنندگان میگذرد آشناتر کنم.
بسته به اینکه برای چه شغلی میخواهید استخدام شوید نسبت تأثیر دو عامل بالا متفاوت است، بااینوجود همچنان قانون تصمیمگیریِ نود درصدی بر اساس غریزه حرفهای پابرجاست.
کارشناس سازه بیسابقه
برای تجسم آنچه گفتم، فرض کنید من قصد دارم یک کارشناس سازههای فولادی برای پروژه خود استخدام کنم و شما با معدل چهارده از یک دانشگاه گمنام برای گرفتن شغل موردنظر به من مراجعه میکنید. تا اینجای کار هیچ آدم عاقلی شانسی برای پذیرفته شدنِ شما قائل نیست اما کسی نمیداند که علیرغم معدل نهچندان بالا، شما عاشق طراحی و تحلیل سازه هستید و از چند ماه قبل راجع به من و شرکتم و چند شرکت دیگر تحقیق کردهای دو میدانید که نوع کارهایی که ما انجام میدهیم چیست. همچنین میدانید من قصد دارم مهندس منتخب را در پروژه احداث یک کارخانه صنعتی با سازه فولادی ویژهای به کار بگمارم. احتمالاً از دوره تحصیل سرنخهایی از طراحی این نوع سازههای خاص دارید؛ حتی شاید یکی از اساتید خود را که در این بخش تبحر دارد میشناسید. میتوانید پیش از ملاقات با من به میزان کافی در آن مورد اطلاعات جمع کنید یا داوطلبانه کارِ محاسبات سازهای مشابه را برای استاد موردنظر انجام دهید. حتی میتوانید در یکی از پروژههای وی بهصورت رایگان همکاری کنید و یا تا پیش از حضور در مصاحبه، یک دوره تکمیلی نرمافزار تحلیل سازه پیشرفته را بگذرانید و در آن متبحر شوید و شاید از مهندسانی که در سایر شرکتها یا پروژهها شاغلاند در مورد مهارتها و اطلاعات لازم برای توفیق در انجام کار خود، سؤالاتی دقیق و راهگشا بپرسید. نحوه پیدا کردن افراد و برقراری ارتباط با حرفهایهای شاغل در پروژهها را در فصل دوم توضیح دادهام.
با این شرایط موضوع کمی تفاوت خواهد کرد و در جلسه مصاحبه بهجز تمرکز بر دانشگاه شما و یا اینکه معدلتان چند است، من و شما حرفهای دیگری هم برای گفتن داریم. نکته اینجاست که شما خود را قربانی گذشته و معدل و دانشگاهتان ندانستهاید و پیگیرانه اقداماتی هدفدار انجام داده و موضوعاتی برای مطرح کردن با آدمهای حرفهای دارید. به شما قول میدهم شانس شما برای موفقیت، به نسبتِ کسی که تنها به دانشگاه خود افتخار میکند و هیچکدام از آمادگیهای شما را کسب نکرده است بهمراتب بالاتر خواهد بود.
بدون پارتی موفق نمیشوم
مطلب دیگری که بسیاری از کارجویان و به احتمال خیلی زیاد خود شما هم به آن معتقدید این است که: چون من آشنای بانفوذ یا به قول معروف پارتی قدرتمند در فلان شرکت یا سازمان ندارم پس شانس چندانی هم برای استخدام شدنم وجود ندارد. قبل از هر چیز صراحتاً اعلام میکنم که صد در صد با این باور مخالفم و البته دلایل محکمی هم برای این مخالفت دارم. درهرحال اگر این، یکی از باورهای فعلی و قویِ شماست، به یاد بیاورید که قرار شد قربانی نباشید! حتی قربانیِ پارتی نداشتن.
مسأله کلی این است که اولاً برای شغلهای تخصصیِ دنیای پروژهها، امکان جذب افراد صرفاً بر اساس آشنایی با فردی خاص و بدون کسب استعداد و مهارتهای لازم که در انگلیسی به آن Qualification گفته میشود وجود ندارد. به شما قول میدهم اگر واجد شرایط (Qualified) باشید، با کسب مهارتهای استخدام بهخوبی میتوانید شغلی متناسب با علاقه و تخصص خود پیدا کنید. ثانیاً در بسیاری از موارد اگر شرایط فنی و تخصصی و اعتمادبهنفس لازم را داشته باشید، معرف مناسب هم پیدا خواهید کرد.
پارتی یا معرف؟
توجه کنید به جای پارتی از کلمه «معرف» استفاده میکنم زیرا این اصطلاح علاوه بر بار معناییِ سازنده در تمامی دنیا نیز بهعنوان پدیدهای مثبت و رایج شناخته شده است. تفاوت آن با پارتی در این است که معرف، صاحب یک شأن علمی یا حرفهای خاص و یا فردی متخصص و شناخته شده است که شما را هم بهخوبی میشناسد. معرفی شما توسط چنین کسی به کارفرمای آیندهتان در شرایطی که واجد شرایط هم باشید، شانس جذب شدنتان را در آن شرکت بهمراتب افزایش میدهد. توصیه میکنم از اساتید خود، چه اساتید دانشگاهی و چه اساتید دورههای تخصصیای که میگذرانید معرفینامهای برای شرکت خاصی که قصد استخدام در آن دارید، دریافت کنید و در مراحل استخدام به همراه داشته باشید. میتوانید این معرفینامه ها را به انتهای رزومه کاری خود ضمیمه کنید. اگر نیاز است شخصی از داخل سازمان که با مدیریت آن آشنایی دارد، شما را معرفی کند باز هم کار را تمامشده ندانید. با پرسوجو از افراد خانواده، فامیل، دوستان و آشنایان بالاخره میتوانید حتی با چند واسطه، معرف موردنظر را بیابید. باز هم کلید مسأله، پیگیریِ شخصی و رهایی از حسِ قربانی بودن است.
نویسنده : سعید حدادی